چهارسال پیش اواخر مرداد ماه چند روز بعد از عقد تو حرم امام رضا رفتیم با چهار تا از دوستامون که دوتاشون عکاس بودن گرجستان و کنار یک دریای زیبا توی “باتومی”
این متن رو نوشتیم و باهم خوندیم
من پیشنهاد میکنم جدا از عقد رسمی و حتی عقد آریایی بین خودتون چند تا جمله که براتون مهمه رو قول و قرار کنین ،
به نظرم هنوز هم کلمه تاثیر خودش رو در قلب آدم های مهربون خوب داره، ما که تا از هم کمی دلخور میشیم کلیپ این قسمت از مراسم رو برای هم میفرستیم،یادآوری خوبیه برای اینکه بیشتر قدر همو بدونیم و با دیدنش لبخندی دوباره روی لب هامون بیاد،خصوصا که حالا با نبودن مادر نازنین همسرم و پدر من هر دو بیشتر برای هم امانتیم
خلاصه اینکه از اون سفر خاطره انگیز برگشتیم و دوستمون محسن مالجو یک مهمونی کوچولو توباغش برامون گرفت
و یک عکس از ذوقش گذاشت و ...
البته بعدش به تصمیم خودمون برای نشر حال خوب و شروع دوباره برای هم سن و سالهامون عکس هامون رو براتون گذاشتیم به رسم هر سال امسال هم البته با کمی تاخیر وقتی عکس آتلیه آماده میشه قول میدم که براتون بگذارم!
چون بخاطر شرایط کرونا و به احترام پدرم هیچ مراسمی نداشتیم!
ممنونم از همه اونایی که با دعای خیرشون بدرقه این شروع دوباره بودندو شک ندارم انرژی خوبشون در کارمای خیر الهی بخودشون و اطرافیانشون برمیگرده