بعد از مدتها بعد از گرفتار شدن به ناراحتی و خونریزی حنجره و حتی فکر کردن به اینکه دیگه نخونم... ولی راستش نمیشه ... نمیشه که نمیشه... بدون خوندن و بدون شما واقعا نمیشه... خواستم تو این حس خوب که با تمومه قلبم میخوام بمونم و براتون بخونم ، شما رو هم شریک کنم پس تا نفس هست... واقعا هست ....در کنارتونم و عاشقتتتتتتونم