حانيه عزيزم ، دختر زيباي من ، دختر با استعداد و مهربونم ، الان كه خبر رفتنت رو شنيدم بسيار غمگين شدم و كلي گريه كردم ، باورم نميشه با يه عالمه آرزو فردا زير خروار ها خاك ميخوابي و اين دنياي فاني رو ترك ميكني ، الان ديگه همه صداها رو قشنگ ميشنوي و با صداي بلند فرياد ميزني كه من رفتم ،
خداحافظ ،دختر عزيزم يادمه اولين بار كه تو مسابقه بگو بخند شركت كردي ، بچه ها به داوران اطلاع دادند حانيه ناشنواست و لطفا متوجه باشيد چطور قضاوت ميكنيد و تو متوجه شدي و كلي گريه كردي كه نبايد كسي ميفهميد من ناشنوا هستم بايد در انتهاي اجرا متوجه ميشدند و نبايد تو راي داوران اين مسئله تاثير بذاره ، گفتي شركت نميكنم و با كلي خواهش و تمنا اومدي رو صحنه و اينقدر مارو شگفت زده كردي كه با عشق تمام امتيازات مثبت رو بر اساس لياقت و توانايي ات گرفتي ،
گفتند شايد براي مرحله بعد شايد ديگه حرفي نداشته باشي و يادمه محكم پات مونديم و اومدي و بازم شگفت زده امون كردي ، استعداد تو خونت بود و من مطمئن بودم در آينده ميدرخشي ميخواستم معرفي ات كنم به بچه هاي هنري و امروز باورم نميشه تركمون كردي دختر نازنين و زيباي من ، دوستت دارم و با عشق بغلت ميكنم دخترم ، نور نگهبانت باشه قشنگم ، دعا كن براي ما و به خداي مهربان ميسپارم قلب مهربونت رو
تسليت به خانواده مهربونت كه هميشه حامي تو بودند .دوستان عزيزم لطفا دستاتون رو ببريد بالا و ايستاده تشويقش كنيد به روش ناشنوايان.